اينكه ميگويند برخي گناهان در جامعه اثر وضعي و تكويني دارد ، منظور چيست؟ اگر امكان دارد در مورد مفهوم "وضعي" و "تكويني" توضيحي دهيد.

وضع به معناي "قرار داد" است. تكوِين به معني ‏ به وجود آوردن چيزى، به هستى در آوردن‏،است.(1) اثر وضعي و تكويني يك چيز است،در واقع دو تعبير از يك حقيقت است.

یكی از قوانین عامّ عالم طبیعت قانون علّت و معلول یا اثر و مؤثر و یا به عبارت دیگر قانون كُنش و واكُنش است. و این قانون به معنای این است كه هر پدیده‌ای در عالم علّتی دارد و امكان ندارد چیزی بدون علّت و مؤثر آفریده شده باشد و تمام اتّفاقاتی كه در جهان افتاده و می‌افتد از قانون فوق مستثنی نیست و آثار معاصی و توبه هم در حیطه این قانون طبیعی قرار می‌گیرد. یعنی توبه و معصیت هم باید آثار و تبعاتی داشته باشد و این آثار گاهی در دنیا ظاهر می‌شود و گاهی در آخرت. كيفرهايى كه رابطه علّى و معلولى با جرم دارند، يعنى معلول جرم و نتيجه طبيعى آن است. اين كيفرها را «مكافات عمل» يا «اثر وضعى گناه» يا «اثر تكويني»مى‏نامند. بسيارى از گناهان، اثرات وضعى ناگوارى در همين جهان براى ارتكاب كننده بوجود مى‏آورد. مثلًا شرابخوارى علاوه بر اينكه زيانهاى اجتماعى ببار مى‏آورد صدمه‏هايى بر روان و جسم شرابخوار وارد مى‏سازد. شرابخوارى موجب اختلال اعصاب و تصلّب شرائين و ناراحتيهاى كبدى مى‏گردد. فحشاء ممكن است سوزاك و سفليس توليد كند. اينها اثر ذاتى گناه است و كيفر قانونى نيست تا گفته شود كه بايد تناسب جرم و مجازات در آن رعايت گردد. اگر كسى سمّى كشنده را بنوشد و به اندرز نصيحت گو اعتناء نكند خواهد مرد. مردن، نتيجه طبيعى و اثر وضعى نوشيدن سمّ است. چنين آدمی قطعاً مى‏ميرد، ولى غلط است كه كسى بگويد اين بيچاره فقط پنج دقيقه مرتكب جرم شده چرا به كيفر مرگ مبتلا شد و هستى خود را از دست داد؟ اگر به كسى بگويند خود را از قلّه كوه پرت نكن وگرنه نابود مى‏گردى، حق ندارد اعتراض كند و بگويد چه تناسبى هست ميان خيره‏سرى من و اين جزاى شاقّ. اينجا حساب علّت و معلول است. سقوط از كوه يا نوشيدن زهر، علت است و نابودى معلول آن است. اثر آن علتها اين است و جز اين نتواند بود.(2)

علامه طهراني در اين مورد مي فرمايد:«اثر وضعى گناه همان كدورت نفسانى است كه پس از ارتكاب گناه در نفس حاصل مى شود و باعث از بين رفتن نورانيت قلب و احساس حضور قلب درپيشگاه پروردگار است ميل انسان به ذكر خدا كم مى شود و در مقابل توجّه و اشتياق به دنيا ونفسانيّات زياد مى گردد وجرأت انسان براى انجام گناه ديگر بيشتر مى شود».(3) به تبع هرگاه شخص آلوده شود آلودگی او بر جامعه تأثیر منفی می گذارد و موجب آلوده شدن محیط زندگی و جامعه می شود. پی نوشت ها: 1. رضا مهيار،فرهنگ ابجدي،اسلامى‏، تهران‏، 1375 ش‏،ج 1، ص 253. 2.شهید مطهری،مجموعه آثار،انتشارات صدرا، تهران، 1378ش،ج‏1،ص 227. 3.علامه طهرانى،مجموعه پرسش و پاسخ‏،ص39.

لینک مرجع